نگره توحیدی




با قبول این باور که آثار هنری آفریده دست بشر، زاییده اندیشه و آرزوها و خیال‌ها و آرمان‌های اوست و این آثار مبتنی بر جهان بینی و نوع نگره وی است، بنابراین آثار هنری صورتی دارد و نقشی که در این نقوش ظاهری و صوری، اندیشه‌هایی نهفته است.
در ادوار مختلف و در اقصی نقاط کره خاکی، نگره‌های متفاوتی رخ نموده که هر کدام منشاء هنر و فرهنگی شده است که در تاریخ هنر مصادیق بسیاری یافت می‌شود، به طور مثال اندیشه ثنویت در دوران ایران باستان در میان اسطوره‌های ایران باستان منشاء نمایش خیر و شر شده است. در نقش‌های گوناگونی که در این جغرافیای فرهنگی رخ نموده، بازتاب این گونه باور را می‌توان مشاهده کرد و یا در مسیحیت باوربرتثلیث مقدس سبب آن شده تا ترکیب بندی آثارنقاشی و معماری چنین پنداری را بازتابد، اما دراندیشه ی اسلامی تأکید بر وحدانیت و توحید ربوبی است
شعار لااله الا الله و قل هوالله احد، شاید اصلی‌ترین بیان نگره توحیدی است که درآثار نقاشان و مذهّبان و معماران مسلمان به شاخص‌ترین صورت خود، آثار بسیار متنوع را به وجود آورده است که در تمامی آن‌ها روح توحیدی و مفهوم صوری آن هنر اسلامی را از دیگر ملل جدا می‌سازد.هنرهای اسلامی یک پشتوانه ی عمیق حکمتی و فلسفی عالی دارد. اصلاٌ هدف هنرهای اسلامی مجسم کردن فضایل و نشر مکارم انسانی است.
نور و تاریکی از دیر بازدر فرهنگ ایران زمین به عنوان دو عنصر مهم و قابل تأمّل مطرح بوده است. در زمان زرتشتیان و مزدک‌ها و مانی‌ها، نور به عنوان عنصر هستی بخش مطرح می‌شود، که تمامی موجودات از آن افاضه فیض می‌کنند و به رشد و نمو و حرکت خود ادامه می‌دهند. در آیین مزدک، مهر به عنوان میانجی بین نیکی و بدی در‌هاله‌ای از نور قرار دارد..
ازنظرعلمی نیز درکتاب «انسان روح است، نه جسد» می‌خوانیم:هرموجود زنده‌ای دارای «‌هاله» و یا ارتعاش معیّنی به نام شعله ی حیات یا «‌هاله تندرستی» است. وقتی که یکی از اعضاء بدن بیمار می‌شود، امواج داخل درخلاء آن عضو، مختل می‌شوند. هدف معالجه روحی، از بین بردن اختلال موجود در آن امواج است. نتایجی که علم روحی جدید درباره ی مراکز نیروهای مغناطیسی در بدن انسان به دست آورده، تا حدود زیادی با گفته‌های حکمای قدیم هند موافقت دارد زیرا آن‌ها می‌گفتند: مراکز نیروی مغناطیسی یا بر حسب لغت «سانسکریت» (چاکرا) یعنی چرخ‌ها هستند، که به طور دائم از بدن انسان ساطع می‌شوند و محل این نیروها، جسم اثیری یا ماوراء مادّی است، که گاهی اوقات صاحبان «جلاء بصری» آن‌ها را می‌توانند ببینند. هندی‌ها معتقدند که این نیروهای مغناطیسی، نیروهای وجود هر شخص هستند و از حرکت همه این نیروها یک دایره موجی ثانوی به روی سطح جسم اثیری به وجود می‌آید و آن را به جسم مادّی منتقل می‌کند. این‌هاله، تمایلات، عواطف، خواسته‌ها، افکار و میزان رشد عقلی و اخلاقی و روحی انسان را ظاهر می‌سازد و دارای رنگ‌های متداخل با هم مانند قوس و قزح ظاهر می‌شود، ولی انسان‌هایی که‌هاله آن‌ها اغلب سبز، کبود و یا سفید رنگ است، میزان رشد عقلی و روحی بیشتری دارند.
عنصر طلایی در بـــاورهــای ایرانیان نمــود فرا مادّی داشته، چون نگارگران ایرانی به دنبال رنگی می‌گشتند که بتواند از خود پرتوهایی از معنویت را منتقل کند و هر کجا که از این عنصراستفاده شده، دارای استعداد پرتوافکنی نور را داشته و از خود نور ساطع می‌کرده است و همین طور فرشتگان و ملائک که طبق نمادپردازی سنتی ازنورخلق شده‌اند و هر کجا که نگارگران برای نمایش جایگاه معنوی آن‌ها اقدام کرده‌اند به ترسیم آن‌ها را از نور و جنس روشنایی پرداخته‌اند.
علاوه بر آن «وجود» نیز به عنوان نور نامرئی و تنها وقتی که با ظلمت آمیخته شود، قابل رؤیت می‌شود. «نور محض» مخصوص خداوند است و اگر تجلی پیدا کند همه چیز را نابود می‌کند و از این رو نور با حجاب‌هایی قابل دیدن است.
تقویت بعد روحانی نفس، حرکت به سوی وحدت است. وظیفه هنرمند تاباندن یا انعکاس همین نور به ظلمات قلب بشر است. نقاشی ایرانی ترکیبی شگفت از رمز‌های تصویری است و در ساحتی فرازمانی و غیرفانی بوجـــود‌آمده است. در هنر سنتی ایران حوادث و ماجراهــا بر روند شکل گیری تصاویر بی‌اثرند.
فضای ذهنی اثر برخاسته از ادراک و اندیشه‌های هنرمند است.
شهین فرتوزی



قسمت نظرات غیر فعال میباشد

یادداشت روز


وجود دبیرخانه دائمی جشنواره تولیدات مراکز استانی ضروری است

برای برپایی کیفی‎تر جشنواره صرفا تعداد شمارگان آن، ارتقای کیفی به جشنواره نمی‎دهد، بلکه در جهت پیشرفت دوره به دوره آن، باید دبیرخانه‎ای مرکزی به‎صورت دائمی تشکیل و در فاصله برپایی دوره‎های مختلف جشنواره به‎طور فعال‎تری عمل کنند. تشکیل دبیرخانه دائمی و برگزاری کارگاه‎های توجیهی ویژه هنرمندان موجب برقراری ارتباط مستحکم بین هنرمندان با جشنواره و تبیین اهداف برای آنان می‎شود تا با توجیه درست بتوانند آثاری متناسب با اهداف جشنواره تولید و از ارسال آثار آرشیوی پرهیز کنند.

بسیاری از از آثار راه‎یافته به چنین جشنواره‎هایی معمولا آرشیوی بوده و بعضی از آن‎ها به جشنواره‎های مختلف راه یافته‎اند، درحالی که می‎توان با ایجاد دبیرخانه دائمی و فعال به سیاست‎گذاری و توجیه هنرمندان پرداخته و تولیدات فاخری متناسب با موضوع و اهداف برگزارکنندگان جشنواره اقدام کرد. هدف از برپایی این جشنواره‎ها کمک به ارتقای سطح خلاقیت و اندیشه هنرمندان جوان است تا بتوانند با خلق آثار محکم و متناسب با موضوع جشنواره، هنرآفرینی کنند. تداوم جشنواره باعث ایجاد انگیزه بیشتر در جامعه جوان هنرمندان خواهد شد و آنان را وادار می‎کند که به موضوعات مطرح شده در جشنواره عمیق‎تر فکر کنند و از نگاه هنری اثر خلق کنند.

تناسب آثار با ماموریت‎های محوری حوزه هنری از جمله دفاع مقدس، انقلاب اسلامی، خانواده و بیداری اسلامی از مهمترین ملاک‎ها در این زمینه است. این آثار متناسب با این سیاست‎ها و از بعد مسائل فنی، هنری و زیبایی‎شناسی ارزیابی و داوری می‎شوند. قزوین از دیرباز در زمینه هنرهای تجسمی از جایگاه ممتازی برخوردار بوده است و به‎واسطه همین ویژگی برجسته، شایستگی و استحقاق این را دارد که دبیرخانه بخش تجسمی تولیدات مراکز استان‎ها را از صفر تا صد بر عهده داشته باشد.

کشف استعدادهای جوان و هدایت آن‎ها مهمترین رسالت جشنواره‎های هنری است. اگر برپایی این جشنواره‎ها صرفا برای برگزاری باشد، بیشتر به‎منزله یک کار نمایشی است، اما اگر به‎صورت کیفی‎تر و دائمی‎تر باشد، می‎توان استعدادهای زیادی را در تمام حوزه‎های مختلف شناسایی و به رشد کمی و کیفی آنها کمک کرد.

 

تولیدات مراکز استان


مصاحبه و گفتگو


گالری تصاویر


فراخوان جشنواره